سخنان کوتاه و پرمعنا
سخنان کوتاه و پرمعنا

سخنان کوتاه و پرمعنا

فلسفی

مشکل صدا و سیما بودجه نیست!

مشکل صدا و سیما بودجه نیست!

تعجب بیشتر اما آنجاست که نماینده مجلس در حالی که قیمت نفت به کمتر از نصف کاهش یافته و همه دستگاه های دولتی باید صرفه جویی کنند از ضرورت افزایش بودجه صدا و سیماسخن می گوید.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در برنامه تلویزیونی «اقتصاد ایران»- که شامگاه شنبه 27 دی ماه پخش شد-  از کمبود بودجه صدا و سیما انتقاد کرده است. این در حالی است که در بودجه سال 94 بودجه به میزان 197 میلیارد تومان افزایش یافته و از1000 میلیارد تومان هم مفراتر رفته است!

آقای سالک در حالی این سخن را بر زبان آورده که خود رییس جدید سازمان چنین داعیه ای ندارد و در پی کاهش هزینه های جاری صدا و سیماست.

البته این که رییس کمیسیون فرهنگی مجلس دغدغه فرهنگ داشته باشد خوب است اما این که فرهنگ را منحصر به یک سازمان عرض و طویل با 40 تا 50 هزار کارمند بدانیم جای تاسف فراوان دارد.

صدا و سیما سه ماموریت مشخص دارد و در هر سه هم با بحران رو به روست:

اولی اطلاع رسانی است زیرا سبک اطلاع رسانی این سازمان خصوصا در 5 سال اخیر چنان غالبا یک سویه و در مواردی پرخاش گرانه و اتهام افکنانه بوده که اعتماد بخشی از مخاطبان را از دست داده و ترجیح می دهند از سایت های خبری و شبکه های خارجی اطلاعات خود را کسب کنند.

در غالب موارد و هنگامی که عین نوشته های یک روزنامه یا دو خبرگزاری خاص را تکرار می کنند این پرسش به میان می آید که اگر قرار است یک خط رسانه ای را دنبال کنند چرا تحریریه واحدی ندارند تا بودجه کمتری صرف شود؟ شاید هم دارند که این قدر مثل هم موضع می گیرند و نوشته های هم را تکرار می کنند.

ماموریت دوم آموزش است. در این باره می توان گفت هر چند رادیو با شبکه های کم هزینه و در مواردی مانند رادیو سلامت و رادیو فرهنگ در بخش آموزش کوشاست اما تلویزیون در آموزش تقریبا ناموفق بوده و برنامه های پر بیننده شبکه آموزش نیز اتفاقا برنامه هایی است که ربطی به آموزش ندارد! البته انصاف باید داد که انتظار صرفا آموزشی از رادیو و تلویزیون خطاست چون این رسانه هرگز نمی تواند جای مراکز آموزشی را پر کند و مردمِ خسته از کار و درس روزانه حوصله مشق تازه ندارند و دوست دارند ساعتی دور ازقیل و قال مدرسه و دانشگاه و بازار و کارخانه با هنر سرگرم باشند.

سومی نیز جنبه های سرگرمی است. در عمل اما سریال های ترکی و شبکه های ماهواره ای گوی سبقت را ازبکه های رسانه رسمی و انحصاری ربوده اند.

مشکل صدا و سیمای ایران، تورم کارمندانی است که بخش قابل توجه بودجه صرف آنان می شود نه کمبود بودجه. اگر 10 هزار میلیارد تومان هم به این سازمان اختصاص یابد آش، همین است و کاسه نیز. چون مشکل، جای دیگری است. این است که نه تنها رادیو و تلویزیون غیر خصوصی، خود را با رادیو تلویزیون های خصوصی در رقابت نمی بیند که به این انحصار می بالد . این است که عصر جدید ارتباطات را درک نکرده اند. این مشکل هم با بودجه حل نمی شود.

تعجب بیشتر اما آنجاست که نماینده مجلس در حالی که همه می دانند و طبعا او نیز می داند که قیمت نفت به کمتر ازنصف کاهش یافته و همه دستگاه های دولتی باید صرفه جویی کنند و بخشی از بودجه ها نیز قابل تحقق نیست، از افزایش بودجه سخن می گوید.

چه کسی گفته است که  تهیه کنندگان تلویزیون ایران باید درآمدی هم ردیف جراحان داشته باشند واساسا با کدام مکانیسم تهیه کننده شده اند و این اعدادو ارقام نجومی برای تولید سریال چگونه تعیین شده است؟

اتفاقا صدا و سیما بودجه دارد. از نوع کلان آن را هم دارد. اما آن قدر این سازمان فربه و عیال وارشده  که این باده ها به مستی آن کفاف نمی دهد.

این موضوع هم عجیب بود که نماینده ای با عنوان رییس کمیسیون فرهنگی نه دغدغه کتاب دارد نه تئاتر و نه سینما ولی بودجه هزار و 68 میلیارد و 940 میلیون و 300 هزار تومانی صدا و سیما را ناکافی بداند.

اگر نام برنامه، «اقتصاد ایران» نبود ناآگاهی های اقتصادی آقای سالک قابل اغماض بود اما لابد اطلاعاتی داشته که در آن شرکت کرده است.

آیا روزنامه نگاری که شاهد پخش برنامه ای با هدف توقیف و تعطیل موسسه متبوع خود از تلویزیون است حق ندارد ازاختصاص مالیات بر حقوق خود برای تامین بودجه این سازمان ناراضی باشد؟

آیا مردمی که صدای سیاسی و سلیقه فرهنگی و علاقه هنری خود را در این جعبه نمی بینند از افزایش بودجه آن راضی خواهند بود در حالی که چنانچه نظر سنجی شود روشن خواهد شد بسیاری با همین مقدار نیز موافق نیستند.

بدیهی است که با کاهش قیمت نفت دولت نمی تواند مثل گذشته ریخت و پاش کند واز سوی دیگر نمی توان مردم را به ریاضت اقتصادی و تحمل افزایش قیمت نان فراخواند و در مقابل بر افزایش بودجه صدا و سیما تاکید کرد.چرا سازمانی که از انواع آگهی ها برخوردار است باید بودجه مازاد بگیرد؟ یا چرا مردم باید پول کارمندانی را بپردازند که بعضا رابطه چندان ارگانیکی با سازمان ندارند؟

با این اوصاف می توان گفت مشکل این نیست که بودجه صدا و سیما کم است. مشکل این است که چرا باید صدا و سیما بیش از هزار میلیارد تومان بودجه بگیرد در حالی که بخش قابل توجهی از مردم پای شبکه هایی می نشینند که به این سازمان و این بودجه هیچ ارتباطی ندارند.
هرگز نمی خواهیم بگوییم در مقابل هجوم رسانه های خارجی عقب بنشینید که می دانیم و باید بدانیم دنیا، دنیای رقابت است.

می خواهیم بگوییم خود را چابک و چالاک کنید. در اطلاع رسانی به شعور و سلیقه مخاطب احترام بگذارید. تولید برنامه را به افراد متخصص بسپارید تا بیننده کسب کنید و به اعتبار آن آگهی بگیرید. این همان کاری است که همه شبکه های معتبر خارجی که سی چهل هزار کارمند ندارند انجام می دهند. آنگاه خواهید دید که با این بودجه چه کارهای سترگی شدنی است.

کاهش قیمت نفت در عین مشقاتی که دارد برکاتی هم دارد. یکی از برکات شاید این باشد که صدا و سیمای ایران دریافته به صرف تزریق پول مشکل حل نمی شود. تازه اگر پولی در کار باشد.

کاش مجری به حجت الاسلام سالک می گفت که همان فیلم هایی که شما و همکاران تان در کمیسیون فرهنگی ، جلوی آنها را گرفتید بی آن که از این خوان بودجه نصیبی برده باشند می توانستند رونق فرهنگی ایجاد کنند ولی نخواستید و نگذاشتید و آنان که از تماشای فیلم کیانوش عیاری محروم شدند نه پای فیلم های سفارشی برخوردار از بودجه های فاخر که پای شبکه های خارجی می نشینند و تغییر مرجع و تغییر ذائقه را با پول نمی توان جبران کرد.




مذاکرات ایران و 1+5 چگونه به نتیجه می رسد؟

اما حال این سیاست را با اقدامات کنونی مجلس مقایسه کنید. در هر دور از مذاکرات جمعی از نمایندگان طی بیانیه ای به هیات مذاکره کننده هشدار می دهند که از خطوط قرمز نظام عبور نکنند. یعنی عملا مجلس به جای آنکه سلاحی علیه طرف مقابل باشد، تیم مذاکره کنده ایران را تحت فشار قرار می دهد.
مذاکرات ایران و 1+5 چگونه به نتیجه می رسد؟
عصر ایران ؛ جلیل بیات - دور جدید مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 در سال 2015 در حالی آغاز شده است که پیش از این بسیاری از صاحب نظران معتقد بودند شرایط خاص منطقه موجب حصول توافق جامع میان ایران و 1+5 تا قبل از سوم آذر خواهد شد اما این اتفاق روی نداد و مذاکرات بار دیگر تمدید شد.

به نظر می رسد مشکل مذاکرات بیش از آنکه فنی و حقوقی باشد، سیاسی است و اختلاف سیاسی را صرفا از طریق سیاسی می توان حل نمود.

مسائلی که اکنون مانع از حصول توافق جامع می شود همچون نحوه لغو تحریم ها، میزان و تعداد سانتریفیوژها و ... پنج ماه دیگر هم وجود خواهد داشت و چیزی تغییر نخواهد کرد. لذا به نظر می رسد طرفین با تمدید مذاکرات، در انتظار حوادث و اتفاقات تاثیرگذار بر مذاکرات در آینده هستند.

به طور مثال آمریکا انتظار دارد با کاهش قیمت نفت (کاهش بودجه دولت ایران) و فشار تحریم ها در پنج ماه آینده، ایران از برخی مواضعش عقب نشینی کند و توافق موردنظر آمریکا حاصل شود. در مقابل ممکن است ایران نیز در این انتظار باشد که با افزایش خطر داعش و یا حتی اختلافات داخلی آمریکا ،  شرایط بر 1+5 و به خصوص آمریکا دشوار گردد تا به توافق مدنظر ایران رضایت دهند.

در یادداشت های قبلی به این موضوع اشاره شد که حل و فصل ریشه ای مناقشه هسته ای ایران تنها از طریق "تغییر تصاویر" موجود امکان پذیر خواهد بود. به عبارتی ایران و 1+5 (و به خصوص آمریکا) باید تلاش کنند تصویری که از خود در ذهنیت طرف مقابل ایجاد کرده اند را تغییر دهند تا با ایجاد اعتماد متقابل حصول توافق میان آنها ممکن شود اما فارغ از این موضوع به نظر می رسد حتی با شرایط کنونی نیز ایران باید استراتژی خود در مذاکرات را تغییر دهد.

 به گمان نویسنده استراتژی مذاکرات هسته ای ایران اشتباه است و این موضوع صرفا به دولت مربوط نمی شود، بلکه قوه مقننه را نیز شامل می شود. در حالی که مهم ترین بُعد مناقشه هسته ای ایران، بُعد سیاسی است؛ اما تیم مذاکره کننده ایران عمده تلاش خود را بر روی مسائل فنی و حقوقی (متن توافق) قرار داده و از بُعد سیاسی مسئله غفلت کرده است.

در هر دور از مذاکرات، هیات مذاکره کننده ایرانی (که تلاش آنها شایسته تقدیر و تحسین است) با جدیت و طرح های متنوع و مختلف پای میز مذاکره آمده اما بدون دست یافتن به نتیجه، مذاکرات را ترک کرده است. در این بین به نظر می رسد یکی از علل اصلی عدم توافق، زیاده خواهی یا به عبارتی عدم تعدیل مواضع از سوی طرف مقابل و به خصوص آمریکا است. اما سوالی که مطرح می شود این است که چرا طرف مقابل باید مواضع خود را تعدیل کند؟ به عبارت دیگر اگرچه حصول توافق جامع با ایران برای 1+5 و به خصوص آمریکا منافعی در بر دارد، اما سوال اصلی این است که اگر توافق حاصل نشود، آمریکا چه چیزی را از دست خواهد داد؟

ایران که عنوان کرده به دنبال سلاح هسته ای نیست و به تمام تعهدات خود با آزانس پایبند خواهد ماند؛ پس چه چیزی باید آمریکا را از امکان عدم توافق باز دارد؟ به نظر می رسد ایران باید همانطور که در رسیدن به توافق جامع تلاش می کند، طرف مقابل را از امکان عدم توافق بر حذر دارد. البته این موضوع باید با انجام تقسیم وظایف در سطح نظام (و نه صرفا دولت) انجام بگیرد. به عبارت دیگر ایران باید همزمان در حالی که به طرف مقابل هشدار می دهد که از آژانس بین المللی انرژی اتمی خارج خواهد شد، با بکارگیری دیپلماسی عمومی و رسانه ای عنوان کند به هیچ وجه دنبال سلاح هسته ای نیست.

اگر این اقدام (و از این دست اقدامات) با زیرکی و درستی اجرا شود، آنگاه دولت آمریکا خود را در برابر شرایط جدیدی خواهد دید. مسلما قبول تصمیم ایران به خروج از آژانس (که در نتیجه مذاکرات هسته ای خواهد بود) برای اوباما و دموکرات ها (که کارنامه موفقی در عرصه سیاست خارجی ندارند) خیلی آسان نخواهد بود. بدین ترتیب هزینه شکست مذاکرات برای آمریکا نیز بالا خواهد رفت. شاکله این صحبت این است که مذاکرات هسته ای که خود از پیچیدگی های بسیاری برخوردار است نباید به صورت خطی و خیلی ابتدایی صورت بگیرد. بلکه باید در چند سطح اما به صورت متوازن و هماهنگ دنبال شود و اگرچه همه سطوح صرفا یک مسیر که همانا دستیابی به توافق جامع است را دنبال می کنند، اما این مسیر یک خط صاف و مستقیم نیست؛ بلکه با پیچیدگی ها و گاه حتی دور برگردان هایی همراه است.

اما حال این سیاست را با اقدامات کنونی مجلس مقایسه کنید. در هر دور از مذاکرات جمعی از نمایندگان طی بیانیه ای به هیات مذاکره کننده هشدار می دهند که از خطوط قرمز نظام عبور نکنند. یعنی عملا مجلس به جای آنکه سلاحی علیه طرف مقابل باشد، تیم مذاکره کنده ایران را تحت فشار قرار می دهد.

متاسفانه دلواپسان نیز که می توانند نقش پلیس بد را ایفا کنند عملا طرف ایرانی را تحت فشار می گذارند چراکه به نظر می رسد هدف آنها توافق هسته ای (حداقل توسط دولت فعلی) نیست؛ بلکه شکست مذاکرات است. لذا با استراتژی فعلیِ ایران در مذاکرات هسته ای، هزینه عدم توافق برای آمریکا خیلی بالا نخواهد بود و این کشور دلیلی برای تعدیل مواضع خود نخواهد دید؛ مگر آنکه اتفاقاتی در سطح منطقه و نظام بین الملل روی دهد که عملا باعث شود آمریکا میان گزینه بد (تعدیل مواضع و توافق با ایران) و بدتر (اتفاق مذکور)، گزینه بد را انتخاب کند. آیا در پنج ماه آینده چنین اتفاقی روی خواهد داد؟




75 حمله به مساجد و مسلمانان فرانسه بعد از حادثه شارلی ابدو / قتل همسایه با 30 ضربه چاقو به دلیل مسلمان بودن

رسانه های فرانسوی هم نوشتند در روزهای اخیر برخی مراکز دینی مسلمانان در فرانسه با حملات بمب آتش زا روبه رو شدند یا سر خوک بر در مساجد نصب شد.
75 حمله به مساجد و مسلمانان فرانسه بعد از حادثه شارلی ابدو / قتل همسایه با 30 ضربه چاقو به دلیل مسلمان بودنبه دنبال حادثه شارلی ابدو، مراکز اسلامی و مسلمانان فرانسه با حملات خشونت آمیز متعددی روبه رو شده اند.

به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن، شورای اسلامی در فرانسه اعلام کرد پس از حادثه "شارلی  ابدو" بیش از 75 حمله به افراد مسلمان و مساجد در فرانسه ثبت شده است.

در ابتدای ماه جاری چند فرد مسلح به دفتر مجله طنز فرانسوی "شارلی ابدو" حمله کردند و 13 نفر را به قتل رساندند. 4 نفر از قربانیان کاریکاتوریست مجله بودند. مهاجمان اعضای القاعده و داعش بودند و به هنگام حمله، شعار انتقامگیری از کاریکاتورهای پیامبر اسلام در این نشریه را سر می دادنند.

شارلی ابدو قبل از این کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام منتشر کرده و خشم بسیاری از مسلمانان را به وجود آورده بود.

وزارت کشور فرانسه هم اعلام کرده بود که 10 هزار نفر از اعضای ارتش و پلیس را برای حفاظت و تامین امنیت عبادتگاه ها به کار گرفته خواهند شد اما حالا مشخص شده مساجد جزئی از این طرح نیست.
 
"احمد رضوان" امام جماعت یکی از مساجد در حومه پاریس در این باره به روزنامه القدس العربی گفت: مساجد فرانسه با حملات انتقام جویانه روبه رو شدند. این حملات تا حد تیراندازی هم بود بدون اینکه پلیس برای توقف جنایتکاران و عوامل این حملات کاری بکند. این موضوع نشان دهنده دوگانگی مقامات در رفتار با ادیان مختلف است.

وی افزود: مسجد شهر لومون فرانسه نیز با شلیک گلوله و تیراندازی روبه رو شد. چرا جنایتکاران را دستگیر نمی کنند. یک رستوران در نزدیکی مورد حمله قرار گرفت اما کسی بازداشت نشد. سکوت پلیس در برابر حملات به مساجد غیرقابل پذیرش است.

رسانه های فرانسوی هم نوشتند در روزهای اخیر برخی مراکز دینی مسلمانان در فرانسه با حملات بمب آتش زا روبه رو شدند یا سر خوک بر در مساجد نصب شد و نظرات ضداسلامی و مسلمانان بر روی دیوار مناطق مسلمان نشین نوشته شد.

کشتن همسایه مسلمان به دلیل شارلی ابدو

به دنبال حوادث شارلی ابدو، یک فرانسوی، همسایه مسلمان خود را با ضربات چاقو به قتل رساند.

درباره جزئیات این حادثه گفته شده که قاتل، همسایه مسلمان مراکشی تبار خود را در شهر فوکلوز با 17 ضربه چاقو کشت. تنها دلیل این حمله مهاجر و مسلمان بود این همسایه بود.

مهاجم در این حادثه بدون اجازه وارد خانه همسایه اش یعنی "محمد المکولی" 47 ساله شد و به وی 4 ضربه چاقو وارد کرد. قاتل سپس خانه را ترک کرد و دوباره با چاقوی بزرگتری بازگشت و 13 ضربه دیگر به جنازه قربانی وارد کرد. در حالی که فریاد می کشید "من خدای تو هستم ... من اسلام تو هستم."




از اشتباهات خود شرمنده نشوید و آن را جرم ندانید . کنفسیوس



در حقیقت موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از 99 در صد خطا حاصل شده است . سوشیرو هوندا

 

حکیم ارد بزرگ ، بزرگترین فیلسوف جهان ،اردبزرگ ، حکمت و فلسفه ، عکس سخنان بزرگان ، عکس جملات بزرگان ، ارد بزرگ بزرگترین فیلسوف دنیا، بزرگ شیروان ، great orod , hakim orod bozorg

 



بزرگی ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . حکیم ارد بزرگ



رهنمومد های مشخص بطلبید تا کامیاب گردید . اسکاول شین

 

چه غصه هایی بخاطر اتفاقات بدی که هرگز در زندگی ام پیش نیامد خوردم . میکل آنژ


 
مردان کهن ، مرزداران و پیشاهنگان ، شرف و امنیت هستند . حکیم ارد بزرگ

حکیم ارد بزرگ ، بزرگترین فیلسوف جهان ،اردبزرگ ، حکمت و فلسفه ، عکس سخنان بزرگان ، عکس جملات بزرگان ، ارد بزرگ بزرگترین فیلسوف دنیا، بزرگ شیروان ، great orod , hakim orod bozorg

هرگز نمی توان با آدمهای کوچک کارهای بزرگ انجام داد . سیسرون