به گزارش بلاغ،بهروز منتقمی روز گذشته به سازمان لیگ رفت تا بتواند برای باشگاه پرسپولیس از سازمان لیگ دریافتی داشته باشد اما وقتی به محل سازمان لیگ رسید متوجه شد که تاج در محل کارش قرار ندارد و به این ترتیب با وی به صورت تلفنی درباره این موضوع به صحبت پرداخت. منتقمی در این گفت و گو از تاج درخواست مبلغ 3 میلیارد تومان داشت اما تاج به وی گفت که میتواند یک میلیارد تومان در اختیار باشگاه پرسپولیس قرار دهد. این در حالی است که منتقمی معتقد بود این رقم در حال حاضر نمیتواند دردی از سرخپوشان دوا کند چرا که آنها باید پول برای نیلسون، جذب بابک حاتمی، برگزاری اردو و ... را تهیه کنند که یک میلیارد تومان نمی تواند در این شرایط به کار آنها بیاید. با این همه باید دید که این موضوع به کجا خواهد رسید.
به گزارش بلاغ،مهدی یوسفخانی در این رابطه، اظهارداشت: قیمت مرغ نسبت به هفته گذشته حدود 300 تومان افزایش یافته و به 6500 تومان رسیده است. وی با بیان اینکه هنوز هم تولیدکنندگان متضرر میشوند، افزود: در حال حاضر قیمت هرکیلوگرم مرغ زنده درب مرغداری 4150 تومان است؛ برای اینکه تولیدکنندگان زیان نکنند و سود کمی نیز نصیب آنان شود باید این میزان به 4600 تومان و قیمت مرغ آماده به طبخ به 7000 تومان برسد. یوسفخانی در رابطه با پیش بینیهای مطرح شده مبنی بر کاهش تولید ماهی قزلآلا در کشور نیز گفت: اگر تولید کاهش پیدا کند به طور قطع قیمت این نوع ماهی نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند. وی قیمت هرکیلوگرم ماهی قزلآلای با کیفیت را 14 هزار و 500 تومان عنوان کرد و افزود: در صورتی که تولید قزلآلا با کاهش 40 تا 45 درصدی همراه باشد، قیمت این نوع ماهی به 20 هزار تومان خواهد رسید. چندی قبل ارسلان قاسمی مدیرعامل اتحادیه شرکتهای تعاونی آبزیان کشور به مهر اعلام کرد: پیش بینی می شود به دلیل واردات نهاده ها و تخم چشم زده آلوده طی سال های گذشته، تولید ماهی قزل آلا در کشور بین 40 تا 45 درصد کاهش پیدا کند. ر طول مدتی که حمیدرضا در جبهه حضور داشت، فقط برای دیدار اقوام و خانواده از مرخصی استفاده میکرد، در این فرصت هم به دیدار امام جمعه و مسئولان شهر می رفت و نیاز ها و مشکلات رزمندگان را با آنان مطرح می کرد. به خانواده های شهیدان و مجروحان جنگ نیز سر می زد، یک بار که می خواست به مرخصی برود، فرمانده لشکر «سردار مرتضی قربانی» خودرویی مدل بالا در اختیارش گذاشت تا به کارهایش برسد. یکی از همرزمانش می گوید: وقتی که در شهر بودم، او را سوار پیکان دیدم، با تعجب دلیلش را پرسیدم، پس از اندکی تامل گفت: «این مردم هر چند وقت عزیزی را تشییع می کنند و نمی دانند که ما چه کاره ایم و چه می کنیم. می ترسم که با سوار شدن در آن باعث شوم مردم مرتکب غیبت و گناه شوند، فراهم کردن زمینه غیبت به همان اندازه گناه است.» ■
هرگز احساس خستگی نمی کرد و همواره می گفت کار در راه خدا خستگی ندارد؛ هنگامی که خسته شدید به یاد سالار شهیدان و روز عاشورا بیفتید. خود همیشه به یاد خدا و سرای آخرت بود. یکی از همرزمانش می گوید: به اتفاق کلیه نیروهای تیپ به هفت تپه آمده بودیم تا استراحت کنیم. به اتفاق کریم پورکاظم از او تقاضای مرخصی کردیم، گفت: «برای چه کاری تقاضای مرخصی می کنید؟» با شنیدن این سخنان خود را جمع و جور کردیم و منتظر ماندیم. با کمی مکث و مثل همیشه با نگاهی صمیمی و لبخندی به لب گفت: «این را بدانید که خانه دنیا درست می شود اما مهم ساختن خانه آخرت است، باید خانه آخرت را ساخت، آن هم خانه ای زیبا.» ■ نیروهای تحت امر حمیدرضا شیفته اخلاق و رفتار او بودند، با نیروها رفتاری برادرانه داشت و بیشتر روزها برای سرکشی به نیروهایش به درون چادرها یا سنگرها می رفت تا از روحیات نظامی و نیازهای آنان آگاهی یابد، روزی راننده ای که مأموریتش تمام شده بود
اصرار کرد تسویه حساب کند، چون در بابل مستاجر بود و قرارداد اجاره اش تمام شده بود، حمیدرضا چون با کمبود راننده مواجه بود کلید خانه ای را به او داد و گفت: من الان خانواده ام در اهواز هستند و منزل ما در بابلسر خالی است، شما فعلاً از آن استفاده کنید تا بعداً خدا چه بخواهد. ■ یکی از همرزمان حمیدرضا می گوید: پس از عملیات کربلای 4 در شبی بارانی، خسته و کوفته درون چادری در هفت تپه استراحت می کردیم، ساعت یازده شب به چادر ما آمد و سفارشهایی کرد، سپس به قصد اهواز حرکت کرد تا نزد خانوادهاش برود، ساعتی بعد متوجه شدیم در مسافتی دور از چادر ماشینی در گل و لای گیر کرده